احساس یه پسر بچه 12 الی 13 رو دارم که باید بپره از سر کوچه ماست بخره اونم درست موقع خوردن نهار. می دونم نمی دونی چرا این حس و دارم ! می دونی جماعت فیلمساز و نویسنده معمولا در پوشیده ترین حالت ممکن بزرگترین حرفها رو می زنند . نمی دونم گرفتید چی می گم یا نه ؟ ولی انصافا ارتباط توی این عصر سرعت چقدر سخت و طاقت فرسا شده این خیلی مسخره ا ست که آدم بخواد یه دفتر الکترونیکی باز کنه و تنها به خاطر چند تا نفوذی نتونه حرفاشو شفاف و روشن بریزه وسط و همچی خودشو تو این یه گوله جا خالی کنه . اونقدر از این فضای سنگین کارخونه متنفرم که حد و حساب نداره نمی دونم چرا همه یکجورایی یه هم بی اطمینان شدن همش تقصیر آبدارچیمونه که بی صبریش باعث شد همه رو بریزه به هم و همچین جو غیر مطمئنی تو فضا حاکم باشه . ولی وقتی خودمو جای اون بیچاره میزارم از یک طرفم به اون حق می دم ولی این جور شغلها باید یکم صبر و گذشت داشته باشه والا اگر آدم پیروز بشه همچین جوی درست می شه و اگر هم نشه خودش مدام از بی عدالتی عذاب می کشه . الان صدای خور و پف یه هیولا می یاد یه آدم فضایی جدی اگه اون یه موجود بیگانه بود چقدر هیجان انگیز می شد راستی صدای چی بود اگه بیگانه نبود ؟؟؟؟ نمی دونم چرا با اینکه یه مدته اصلا حال و حوصله ندارم دارم لقمه های گنده تر از دهنم برمی دارم . من سیب می خوام !!!!!!!!!!!!! همش تقصیر اون پسر بچه لوس و ننر بود که کارم خراب شد واااااااااااااای که چقدر من از این بچه ها بدم می یاد خصوصا از نوع پسرش . ولی خوب نباید بدبینانه به قضایا نگاه کرد همه خوبن و خوب مگر اینکه خلافش برای خودم ثابت بشه .
متنه زیر از این وبلاگ کپی شده http://www.yashar.persianblog.com/1385_3_yashar_archive.html
خانم میم لنگرودی به نظر من آدمی زبانش را از مادرش آغاز میکند.بینید مثلا یهودیها اعتقاد دارند که اگر فرزندی از مادر یهودی به دنیا بیاید گو اینکه پدرش گبر و دیگر دین و آیین باشد آن فرزند به خاطر مادرش یهودیست. من این فرضیه را قبول دارم دوست عزیز. دنیا از مادر آدمی اغاز میشود.حتی دین و آیین و ادبیات هم آز مادر و زبان مادر شروع میشود. ببینید زبان مادری من واقعا ترکیست. آدم در قرن بیستم یکم در این ملینیوم گسترده دیگر نمیتواند تعارف کند. من و من کند. ترکی زبانیست که تاریخ دارد. دستور زبان دارد. صدا دارد. بالاخره وجود دارد. مثل فارسی. مثل زبان سوواحیلی. حالا تاریخ سازان شوخ معاصر ما هی بیایند و بگویند که اجداد تو ترک فلانی و فلانک بهمان زمانی به فارسی حرف میزدید و فهلوی بودیدو آتروپاتگانی و از این رقم حرفها. شاید حق با آنها باشد ولی خانم لنگرودی من آسمان یا درخت را به زبان اجدادم یاد نگرفتهام . به زبان مادرم یاد گرفتهام. مثل شما که از مادرتان یاد گرفتهاید. فکر می کنم در زمان حاضر همه قومهای ایرانی ( در ایران ) باید دور هم گرد بیایند و همدیگر را و هویت زبانی و قومی همدیگر را به رسمیت بشناسند. مثل حق زن. حق بشر. ببینید یکی از دوستان کرد من طیب دشتانی حرف خوبی میزند: «برادری بدون برابری مفهومی ندارد. »خودمانیم در مملکت گل و بلبل ما برابری هرگز نبوده است. نه زرتشتش توانست بیاورد نه زند و مازندش و نه محمد امیناش !در مملکتی که برابری نباشد زن میشود ضعیفه . تو میشوی فلان و من می شوم بهمان. مگر میشود به آدمی به زور خط کش و سانسور و تخته کردن انتشارات و زبانش زبان دیگری را یاد داد. فارسی شکر است . در این هیچ شکی نیست. ولی نمیشود به زور و ستم شکر را به خورد هر بزرگ و کوچک داد.اسم پسر من یک اسم ترکیست. یکی از دوستان فارس من از من پرسیدهبود در خانه او را چه صدایش میکنید؟ میبینید ما همدیگر را به رسمیت نمیشناسیم. یعنی چه ؟ هر که فارس نیست ایرانی نیست؟ متاسفانه بعضی اوقات هنرمندان ما دچار خود فریبی و حماقت میشوند.مثال زیاد است در تاریخ ما. تاریخ ما همین است خانم . من ترکم. تو فارسی و آن دیگری میتواند کرد یا لر یا بلوچ یا یهودی باشد. ایران کشور ماست. کشور همه ما. کشوری که از پدران ما،از هر قوم و زبان و مذهب به دست ما رسیدهاست. زیبایی ایران (اگر اتفاق بیفتد) در این است که قوم های مختلف گرد هم آیند و مدارا و دوستی و مودت داشته باشند. چه ایرادی دارد مثلا در تبریز مدرسهها ترکی هم درس بدهند. در کشورهای جهان اول به ادمی میخندند اگر بفهمند مثلا یک کرد در مدرسه اش دنیای علم و ادب را مجبور است با زبانی یاد بگیرد که قبل از هفت سالگیش با آن بیگانه بود. غرض این نامه تفرقه و جدایی نیست. دوباره میگویم فارسی زیباست. جان جانان است.حتی به گونهای فارسی را از ترکی و ترکی را ازفارسی نمیشود جدا کرد. تاریخ و ادبیات این خاک اجازه نمیدهد. جدا شود حافظ و رومیاش آسیب می یند. خال زیبای هندیست بر صورت ترکیب شده از چند زبان این کشور. ولی کسی که از زبان خود جدا میافتد به قول رضا براهنی از دهانش ناله میریزد بیرون. راستش در نظم و محیط کنونی که از زمان پهلوی ها در ایران شروع شده و مرسوم گشته مردم دیگر زبان ایران مردمیست لال و تپق زده. زبان رسمی دولت فارسیست. زبان مدرسه فارسیست. زبان مذهب فارسیست . زبان رسانهها فارسیست. در ایران هفتاد هشتاد میلیونی بیش پنجاه درصد آدمها دهان و زبانشان کج و لال است. کسی که بر علیه مادرش قدم بردارد خرفت و کبود میشود خانم لنگرودی. امیدوارم ملت ایران روزی قبل از اینکه دیر شود و عذرخواهیهای این و آن دیگر نتواند کاری از پیش برد به این مهم پی برده باشند! همین. من نمیخواستم در این باره کربلا نامه بنویسم چون میترسیدم از آن استفاده سیاسی بشود. استفاده سیاسی،بگویم سواستفاده سیاسی از احساس و افکار این روزها البته در تاریخ معاصر کشورمان یک امر طبیعیست. به هر حال خانم لنگرودی امیدوارم جواب نامهات را داده باشم.
سلام . میام ، میخونم و دوست دارم نظرم رو بگم .
ولی نظر نمیدم .
سلام
اگه از پسر ها بدت می یاد چطوری می خواهی با یه پسر زندگی کنی..
سلام وبلاگ خوبی دارید به من هم سر بزنید من وبلاگ رو 5 یا 6 باز به زر میکنم و هر چه شما بخواهید در آن قرار میدهم خوشحال میشم سر بزنید راستی اگر با تبادل لینک موافقید لینک من را قرار دهید بعد به من خبر دهید تا لینکتون رو بذارم ممنون موفق باشید بای
باسلام
مطالب شما را خواندم عالی بود موفق باشید
ممنون می شوم نظرات شما را در باره شعر هایم بدانم
به امید دیدار
واقعیت هنوز تمام مطلب رو نخوندم اما می خونم و نظرم رو می نویسم ولی سعی کن تو زندگی اعتماد کنی
salam shoma cheshmaton +++++++2 mibine motshakeramke ozve khabarname shodin
سلام .
دست رو دل ما پسرا نزار که خونه
سپاسگذار از محبتتون
سلام دیگه ازتون خبری نیست